6 ماهگی
8⁄10⁄2012 سلام نفسم نیم سالگیت مبارک♥ پسر نازمون دیگه 6 ماهت شده و حسابی بزرگ شدی قشنگم . روز به روز هم که کارهای نو یاد میگیری وبا انجام دادنشون حسابی ذوق زده مون میکنی• تا چشمت به من یا بابایی میفته خنده رو لبای قشنگت میشینه اولش لبخنده اما یه دفعه تبدیل میشه به خنده با صدای بلند ‚ و بعدشم این ابراز خوشحالی با دست زدن و اواز خوندن و جیغ وفریاد تکمیل میشه . قربونت برم که اینطوری میخای باهامون حرف بزنی و بگی که بزرگ شدی . امروز واکسن 6 ماهگیت رو هم زدیم ‚ هم واکسن وهم قد و وزن که خدارو شکر همه چیز عالی بود و اقای دکتر هم از رشدت راضی بود. تو مطب همه نازت می کردن و باهات صحبت می کردن و از تو خوششون اومده بود ‚ تو هم واسشون می خندیدی و اونا بیشتر عاشقت شدن ♣ خلاصه اینکه وروجک تو دل بروی مامانی″ حسابی کولاک کردی“. موقع زدن واکسن یه کم گریه کردی اما وقتی صدات کردمو بغلت کردم اروم شدی و بی تابی نکردی . میدونم دردت اومد عزیز دلم ولی اینا همش برای سلامتیته و پسر قوی مامان از پس همشون بر میاد .مگه نه? امروز بابایی سرکار بود و من دست تنها بودم واسه همین عزیز جون و اقاجونم (مامانو بابای بابایی ) اومدن خونمون تا ما تنها نباشیم. اخه من میترسیدم اگه خدای نکرده طوریت بشه من چیکار کنم.... یکم تب کردی ولی خدارو شکر خیلی زود پایین اومد و جای نگرانی نبود. وزن 6 ماهگیت = 7405 gr
قدت = 67 cm
و دور سرت = 42 cm
ازامروز رسما غذاخور شدی وعلاوه بر فرنی و حریره و البته سرلاکی که گهگاهی بهت میدادم سوپم از امروز شروع می کنم و امیدوارم خوشت بیاد جیگرم. اوه چقدر حرف زدیم فقط چندتا عکس برات میذارم حتما ببین.باشه? اینجا یه جشن کوچولوی سه نفره گرفتیم.
اینجا هم می خوایم بریم واکسنتو بزنیم. هوا سرده باید خوب بپوشونیمت تا سرما نخوری جیگر.