ﻋﻴﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ
26⁄10⁄2012 سلام عزیزدل مامان عیدت مبارک ♠
عید قربان جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین بر همه ابراهیمیان مبارک باد...
این اولین عید قربانی است که تو در کنارمون هستی وشیرینی و لذت این عیدامسال برای ما چند برابر شده . پارسال این موقع تو هفته 18 بارداری بودم و تنها با فکر کردن به تو زندگی می کردم ولی امسال خدا رو شکر تو رو در اغوش دارم و از عطر وجودت سر مستم.
پسر شیرین مامانی این چند روزه رو خونه اقاجون رفته بودیم و تو طبق معمول همیشه از بغل عزیز جونو اقاجون و عموها پایین نمی اومدی اخه حسابی نازت می کردن و بهت خوش می گذشت اونقدر که دیگه مارو فراموش کردی
وقتی اقاجون برات شعر می خوند یا عزیز جون قربون صدقه ات می رفت یا وقتی عموها رو میدیدی حسابی میخندیدی و از شادی فریاد می زدی و با دراوردن صدای اهه اهه که یه جور سرفه الکی بود خودتو واسه همه لوس می کردی .خلاصه با این کارا همه رو می خندوندی جیگر. تو این چندتا عکس حاضر شدی میخواستیم بریم خونه اقاحون ازت گرفتیم حتما ببین.