فقط یه قدم مونده تا....
08/03/2013 سلام گل باغ زندگی مامان
اول از همه 11 ماهگیت با هزاران هزار بغل عشق و محبت و مهربونی مبارک باشه. عزیزکم فقط یک قدم مونده تا اولین سالروز اون لحظه پاکی که دنیا افتخار لمس وجود کوچک و معصوم تو رو در خودش احساس کرد.
شیرینی زندگی ما! چی بگم از شیرینکاریها و شیطونیات که روز به روزبیشتر میشه و تعجب و صد البته خوشحالی مارو بیشتر میکنه. حسابی پر جنبو جوش و فعالی و در حال سردر اوردن از همه چیز. تازگی یه کار جدید نه چندان خوب یاد گرفتی اینکه هرچی دستت میادو پرت میکنی . وقتی ما میگیم پسرم نکن کار بدیه تو فقط میخندیو ددد یی میگی و به کارت ادامه میدی.
خیلی بامزه و دوست داشتنی میشی وقتی رو زانوات میشی و بالاتنه تو بالا میاری و دست میزنی و با خوشحالی فریاد میزنی .مخصوصا وقتی صدای موزیکی میشنوی و به همون حالت دوزانو خودتو هی بالا و پایین می بری و با اهنگ میرقصی . از جیغ و فریادا و صداهای جورواجورت که دیگه هرچی بگم بازم کمه . وقتی منو بابایی با هم صحبت میکنیم تو هم میای نزدیکمون و با صدای خیلی بلند حرف میزنی البته به زبون خودت ... (دددد ممم بببب نننن داداداسس ززههه ).
عزیزکم نمیدونم چرا ولی هیچوقت پستونک و شیشه شیر دوست نداشتی منم برای اینکه بهت اب یا شیر بدم به ناچار از قاشق استفاده میکردم و الان مدتیه با لیوان بهت شیر میدم و تو خدارو شکر خیلی دوست داری و استقبال کردی هر چند هنوز نمیتونی به تنهایی لیوانو دستت بگیری و ازش بنوشی و من باید جرعه جرعه بهت بدم ... و هر بار شیر دادن با لیوان وقت گیره و مشکله اما فدای سرت اگه تو شیر دوست داشته باشی هرچقدر بخوری من در خدمتتم نازنینم. تنها چیزی که برام مهمه اینه که تو هر چی برات خوبه و فایده داره بخوری و دوست داشته باشی و زود زود بزرگ شی و همیشه سالم باشی.
اینم از حرفایی که امروز میخواستم بهت بگم. پس تا بعد .