شروعی دوباره
01/12/2014 سلام زندگی مامان
از اخرین باری که اینجا اومدمو برات ازشیرینکاریها و شیرین زبونیهات گفتم خیلی میگذره . چیزی حدود یکسال . میدونی جیگرگوشه مامان تو این مدت اتفاقات زیادی واسه مون افتاد که از همه مهمتر مریضی بابا یی بود که حسابی نگرانم کرده بود بطوریکه حالو حوصله برای هیچ کاری نداشتم .
و بالاخره بعد از گذشت چند ماه تحمل این بیماری خداوند لطفش رو شامل حال مون کرد وبابایی خوب شد و روز به روز بهترو بهتر ...
عزیزک مامان تو هم تو این چند ماه روز به روز بزرگترو شیرینتر شدی و همواره در تمام این مدت که نگرانی و غصه تو دلم خونه کرده بود تنها با خند ه ها و شیرین زیونیهای تو دلم شاد میشد ولبخند به لبم می نشست.
باید بگم حسابی مردی شدی برا خودت و بیشترین پیشرفتو تو حرف زدن و فهمیدن همه چیز داشتی . به حدی که الان دیگه همه چیزو میتونی بگی و بفهمی و درک کنی . تازه شعر یه توپ دارم قلقلیه رو یاد گرفتی و تو هرفرصتی برای همه میخونی چه تلفنی و چه رودر رو . .حسابی دلبری میکنی .از 1 تا 10 رو هم به فارسی و هم به المانی بلدی و واسه همه میخونی..
قشنگم شیرینکاریا وشیرین زبونیات هم خیلی زیاد بوده و هست . بعد ازاین سعی میکنم هر کدوم یادم اومد بیامو و همراه با عکسات واسه ت بذارم تا وقتی بزرگ شدی ببینی شون و حسابی بخندی و شاد بشی قربونت بشم . پس تا بعد.
عزیزک مامان تو هم تو این چند ماه روز به روز بزرگترو شیرینتر شدی و همواره در تمام این مدت که نگرانی و غصه تو دلم خونه کرده بود تنها با خند ه ها و شیرین زیونیهای تو دلم شاد میشد ولبخند به لبم می نشست.
باید بگم حسابی مردی شدی برا خودت و بیشترین پیشرفتو تو حرف زدن و فهمیدن همه چیز داشتی . به حدی که الان دیگه همه چیزو میتونی بگی و بفهمی و درک کنی . تازه شعر یه توپ دارم قلقلیه رو یاد گرفتی و تو هرفرصتی برای همه میخونی چه تلفنی و چه رودر رو . .حسابی دلبری میکنی .از 1 تا 10 رو هم به فارسی و هم به المانی بلدی و واسه همه میخونی..
قشنگم شیرینکاریا وشیرین زبونیات هم خیلی زیاد بوده و هست . بعد ازاین سعی میکنم هر کدوم یادم اومد بیامو و همراه با عکسات واسه ت بذارم تا وقتی بزرگ شدی ببینی شون و حسابی بخندی و شاد بشی قربونت بشم . پس تا بعد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی